گروه کتاب و رسانه سعید، ادوارد (1996)، نشانه های روشنفکران، ترجمه محمد افتخاری، تهران، نشر آگه، 139 ص. ادوارد سعید در سال 1935 در یک خانواده عرب فلسطینی در اورشلیم به دنیا آمد. در سال 1948 به همراه خانواده اش به قاهره رفت و در دهه 1950 به ایالات متحده مهاجرت کرد و سپس استاد دانشگاه کلمبیا شد، سعید تالیفات متعددی داشت که مشهورترین آن ها شرق شناسی و فرهنگ و امپریالیسم هستند. گفتارهای موثر و درخشان ادوارد سعید در کتاب حاضر در واقع بازسازی چهره و شخصیت مستقل و سازش ناپذیر روشنفکران و چگونگی رویارویی آنان در برابر وسوسه های قدرت، ثروت، حرفه ای گری و تخصصی شدن است. تحلیل و توصیف او درباره پدیده تبعید و موقعیت تبعیدی از بخش های باارزش و خواندنی این کتاب است. خود او کتاب را این طور آغاز می کند: "یکی از وظایف روشنفکر تلاش برای نابودکردن کلیشه ها و الگوهای تحقیرکننده ایست که اندیشه و ارتباط انسان را محدود می کنند. من پیش از این سخنرانی ها [مجموعه برنامه های سخنرانی های ریت در بی بی سی] هیچ تصوری از محدودیت هایی که خودم با آن مواجه شدم، نداشتم. روزنامه نگاران و مفسران معترض غالبا می گفتند من فلسطینی ام و همان طور که همه می دانند این مترادف با خشونت، تعصب و یهودکشی بود. هیچ نقل قولی از من مطرح نمی شد: فقط فرض بر این بود که آنچه می گویند باور عمومی است . گذشته از این نشریه ساندی تلگراف با لحن غرایی مرا غرب ستیز توصیف کرده و مدعی شده بود که نوشته هایم حاکی از "مقصردانستن غرب" به خاطر تمام بدبختی های جهان به ویژه جهان سوم است. چیزی که هرگز مورد توجه قرار نگرفت مطالبی بود که من در مجموعه کاملی از کتاب هایم از جمله شرق شناسی و فرهنگ و امپریالیسم نوشته بودم... ساختن داستان هایی همچون "شرق" و "غرب" و سخن نگفتن از ماهیت نژاد پرستانه موضوع هایی مانند نژادهای تحت سلطه، شرقیان، آریایی ها، سیاهان و امثال آن مسائلی هستند که من کوشیده ام در کتاب هایم با آن ها مبارزه کنم. بی آنکه خواسته باشم به ترغیب احساس معصومیت مغبون آغازین در کشورهایی بپردازم که اثرات تخریبی سیاست های استعماری را تحمل کرده اند، بارها گفته ام که این امور انتزاعی و افسانه ای و نیز لفاظی های سرزنش آمیز گوناگونی که به راه انداخته اند، همه دروغند. فرهنگ های بشری چنان به هم آمیخته اند، محتوا و تاریخشان چنان به هم وابسته اند و در هم گره خورده اند که هرگز نمی توان آن ها را با عمل جراحی از هم جدا کرد و به صورت جناح های مخالف بزرگ و عمدتا ایدئولوژیک مانند "شرق" و "غرب" درآورد." او در ادامه در پاسخ به یکی از سوالاتی که از وی شد، به تعریف روشنفکر می پردازد: " ... از من سوال می شد [...] چرا به نظر من هر روشنفکر باید مرد یا زنی چپ گرا باشد؟ آنچه آن ها به آن توجه نداشتند این حقیقت بود که ژولین بندا، شخصیتی که بسیار مورد اعتماد من است (و این امر شاید تناقض آمیز هم به نظر برسد) تا حدودی راست گرا بود. تلاش من در این سخنرانی ها در واقع بیشتر به این منظور بوده است که بگویم روشنفکران دقیقا افرادی هستند که نه می توان عملکرد اجتماعی شان را پیش بینی کرد و نه می توان این عملکردها را الزاما به نوعی شعار، خط مشی معمول حزبی و یا احکام تثبیت شده تبدیل کرد. آنچه من می کوشیدم بیان کنم این بود که معیارهای حقیقت درباره سیه روزی و ستم دیدگی انسان به رغم وابستگی حزبی روشنفکری خاص، پیشینه ملی و علایق ذاتی، همچنان پابرجا مانده اند. هیچ چیز بیش از پیرایه های روشنفکرانه، سکوت محتاطانه، رجزخوانی میهن پرستانه و روی گرداندن مبالغه آمیز از علایق گذشته بر عملکرد اجتماعی روشنفکر اثر نامطلوب نمی گذارد." ادوارد سعید در این کتاب کوچک و پرمحتوا، به بیان نشانه های روشنفکران، تقسیم بندی انواع روشنفکران، توصیف زندگی و خصوصیات رایج آنان و جامعه شان می پردازد و در انتها به ویژگی هایی می پردازد که به مثابه شناسه های واقعی روشنفکری به شمار می روند، نه تنها از نظر جامعه که از دیدگاه عقل سلیم و حقیقت دوست. کتاب نشانه های روشنفکران در سال 1383 در انتشارات آگه به چاپ رسیده است. سعیده بوغیری
نظرات